تکلیف ما برای ارضای غریزه چیست؟
 
 
آموزش عاشق شدن
باید بدونی چجوری عاشق شی
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید تو جامعه اتفاقات دردناک عجیبی دیدم از قتل تا خودکشی دیدم جونا دارن یه کلاه بزرگ سر خودشون میزارن بنام عشق و هر کسی هم یک روز دچارش میشه دیدم غم و بدبختی مردم از چار چیزه بیکاری ، خانواده ، عشق ، دین دوست دارم همه خوشبخت باشید از خدا کمک بخواهید من سعی میکنم تو این وبلاگ در باره عشق و خونواده مطالبی اموزنده قرار بدم امید وارم استفاده کنید
آخرین مطالب
نويسندگان
چت با من

 
غریزه جنسی از نیرومند ترین غرایز در وجود انسان است که خداوند آن را در وجود وی قرار داده و اهداف و
مصالح خاصی نیز بر آن مترتب است.
به خاطر وجود همین غریزة نیرومند است که انسان گرایش به جنس مخالف می یابد و با همة مشکلاتی که وجود دارد یا تصور می شود، به ازدواج روی می آورند و حاضرند بسیاری از سختی ها و مشکلات را به
خاطر آن تحمّل کنند یا برخود هموار نمایند و از بسیاری از خواسته های خود یا خودخواهی ها بکاهند. در توضیح المسائل آمده: اگر کسی به جهت زن نداشتن به گناه می افتد، بر او واجب است ازدواج کند. در بسیاری مواقع عدم امکان ازدواج مشکل بودن آن، از طرف خودمان است، یعنی دختران یا پسرانی که می خواهند ازدواج کنند، سخت گیری های بی موردی دارند که با توجه به اهمیت این مسئله بایدتعدیل شده و آرزوها و خواسته ها را کمتر نمایند.
بعضی از مشکلات مربوط به فرهنگ جامعه است یا از طرف پدر و مادر و خواسته های غیر منطقی که دارند، تحمیل می شود و یا به نوعی در ذهن اشخاص القا می شود که رفع این مسائل نیز نیاز به تلاش جوانان دارد تا زمینه های مناسب و مساعد را آماده سازند.
در هر حال جوانان هستند که باید برای خود چاره ای بیندیشند که آیا خویش را تسلیم گناه با همه عواقب و دور شدن از رحمت الهی کنند، یا این که زمینه و شرایط ازدواج را فراهم آورندو یا اگر در مدتی که این زمینه فراهم نیست، عفت و پاکدامنی را پیشه سازند، در عین حال که به فکر ایجاد زمینه و آمادگی هستند.
پیامبر اسلام فرمود: «از گروه جوانان، هر یک از شما که قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام کند، زیرا بهترین وسیله است که چشم را از نگاه های آلوده و عورت را از بی عفتی محافظت می کند».(1)
در عین حال قرآن مجید راه مقابله با طغیان غریزه جنسی را در صورت فراهم نبودن زمینة ازدواج، عفت پیشگی و یا خویشتن داری در امور جنسی می داند و می فرماید: «آن ها که وسیلة ازدواج ندارند، باید عفت پیشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بی نیاز کند».(2) البته این امر، نیاز به مقاومت سرسختانه دارد که در روایات به عنوان جهاد اکبر مطرح شده است.
تسهیل کنترل غریزه جنسی در گرو اموری است:
1ـ طرد افکار شیطانی: مشکل ترین مرحلة رویارویی با انحراف جنسی، سالم سازی اندیشه و پرهیز از افکار شهوی است. امام علی(ع) می فرماید: «کسی که در اطراف گناه بسیار بیندیشد، سرانجام به آن کشیده خواهد شد».(3)
2ـ پر کردن اوقات فراغت با مطالعه، تفریح، مسافرت و غیره.
3ـ کنترل چشم: نگاه راهبر دل و دام شیطان و بذر شهوت است. برای مهار غریزة جنسی باید از دیدن آن
چه که میل جنسی را تحریک می کند خودداری کرد. امام علی(ع) می فرماید: «بهترین عامل رو گردانی از شهوات، فروبستن چشم ها است».(4)
4ـ عدم آمیختگی زن و مرد: همنشینی زن و مرد و همسخن شدن و خلوت کردن با یکدیگر زمینة لغزش را فراهم می کند.
5ـ کم خوری: یکی دیگر از راه های کنترل غریزة جنسی، دوری از پرخوری است. از این رو در روایات اسلامی از روزه داری به عنوان عامل تعدیل غریزة جنسی یاد شده است.
پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «ای جوانان، هر یک از شما قدرت ازدواج دارد، ازدواج کند و اگر قدرت ندارد روزه بگیرد، زیرا روزه گرفتن برای کنترل شهوت مفید است».(5)
6ـ یکی از راه های آرام کردن طوفان غریزة جنسی در انسان، ورزش و فعالیت بدنی است، زیرا ورزش مقدار فراوانی از انرژی های بدنی و فکری انسان را به خود اختصاص می دهد و از مسایل دیگر کم می کند.
7ـ آخرت گرایی: توجه به پاداش اخروی دربارة کسانی که دامن خود را از گناه پاک داشته اند. امام علی(ع) می فرماید: «کسی که به بهشت علاقه دارد، خواهش های نفس و شهوات را فراموش کند».(6)
8ـ یاد مرگ: رسول خدا(ص) اصحاب خود را دربارة مرگ بسیار سفارش می کرد و می فرمود: «زیاد مرگ را یاد کنید، زیرا یاد مرگ شکنندة لذات نفسانی و مانع میان تو و شهوات است
‌آیا اعمال نامشروع پدر پیش از ازدواج در آینده فرزندان تأثیر دارد؟
قرآن مجید می‌فرماید: «آن‌ها که از موضع آیندۀ فرزندان خود می ترسند، باید از خیانت دربارۀ یتیمان وآزار آن‌ها بترسند».(1) از این آیه استفاده می شود که اثر زیانبار بعضی از گناهان تنها متوجه گناهکار نیست،بلکه شامل حال دیگران نیز می‌گردد. دلیلش آن است: «کارهایی که افراد در اجتماع مرتکب می‌شوند،تدریجاً شکل یک سنت به خود می‌گیرد و به نسل‌های آینده منتقل می‌شوند، بنابر این آن‌ها که اساس ظلم و ستم بر ایتام را در اجتماع می‌گذارند، بالاخره روزی این بدعت غلط دامان فرزندان خود آن‌ها راخواهد گرفت. در حقیقت این موضوع یکی از آثار وضعی و تکوینی اعمال آن‌ها است و اگر به خداوندنسبت داده می‌شود، به خاطر آن است که تمام آثار تکوینی و خواص علت و معلول به او منسوب است و به هیچ وجه ظلم و ستمی از ناحیه خداوند بر کسی نخواهد شد. خلاصه هنگامی که پای ظلم و ستم در اجتماع باز شد، پای ظالم و فرزندان او را هم خواهد گرفت».
دنیا جای مکافات است:
از مکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید، جو ز جو
البته این موضوع در صورتی است که گناهکار توبه نکرده باشد اما اگر توبه واقعی کرد، تمام آثار گناه محو
خواهد شد.از طرف دیگر عکس این قضیه را نیز در داستان حضرت خضر(ع) و حضرت موسی(ع) می‌بینیم. وقتی که این دو با دیوار کج مواجه شدند، حضرت خضر به موسی گفت: این دیوار را باید از نو بسازیم، حضرت موسی ناراحت شد و گفت: آن‌ها به ما غذا ندادند، حالا برای آن‌ها کارگری کنیم؟! حضرت خضر فلسفه کارش با چنین بیان کرد: آن دیوار به دو بچه یتیم تعلق داشت و گنجی زیر آن بود. و پدر این دو بچه مردی شایسته و خدمتگذار به دیگران بود، به همین جهت از جانب خدا دستور داشتم تا دیوار را خراب کرده و از نو بسازم تا قبل از بزرگ شدن بچه‌ها دیوار خراب نشود و گنج زیر آن را دیگران تصرف نکنند
از مجموع مطالب استفاده می‌شود که عمل خوب و بد پدر بر آیتیه فرزندان تأثیر دارد. البته لازم نیست عمل پدر، فرزند بلاواسطه را تحت تأثیر قرار دهد. در پاره‌ای از روایات می‌خوانیم آن مرد صالح در داستان پیش گفته پدر بلاواسطه یتیمان نبود، بلکه از اجداد دورش محسوب می‌شد
ممکن است این سؤال پیش آید که ِآیا تأثیر عمل پدر بر فرزند با عدل الهی سازگار است؟ در پاسخ باید گفت: مکافات طبیعی، نتیجه و لازمۀ عمل است. برخی از اعمال در دنیا نتایج خود را نشان می‌دهد و به اصطلاح کِشته‌ها درو می‌گردد.
هر چند محاسبه دقیق و مجازا ت کامل در آخرت انجام می‌گیرد. کارهایی که مربوط به مخلوق خدا است،
خواه نیکی و خدمت به خلق باشد یا بدی و صدمه به مردم، غالباً در دنیا پاداش و کیفری دارد، بی آن که چیزی از جزای اخروی کاسته شود
بنابر این گناه اثر وضعی دارد که خواه ناخواه تأثیر خود را می‌گذارد. کیفر قانونی نیست تا کسی بگوید پدر ظلم کرده، چرا فرزند باید کیفر ببیند؟! به عبارت دیگر : رابطه عمل و عکس‌العمل چنین امری را اقتضا می‌کند.
این جهان کوه است و فعل ما ندا باز آید سوی ما از کُِه صدا البته در مقام تکلیف بر انسان‌ها، آن چیزها هم لحاظ می‌شود، یعنی هر انسانی بر اساس توانایی‌ها و استعداد‌های ویژه ای که دارد (که بعضاً از پدران به ارث رسیده) تکلیف می‌شود.
هم چنین نباید چنین بیندیشیم که هرگاه صدمه و مصیبتی بر یک فرد یا یک گروه وارد شد، حتماً مکافات اعمال آن‌ها است، زیرا مصائب این جهان فلسفه‌های دیگری هم دارد. آن چه معتقد هستیم، این است که در جهان فی الجمله مکافات عمل هم وجود دارد».(6) نکته مهم دیگر آن است که این حکم شامل همۀ کارهای خوب و بد پدر نمی‌شود. اجمالاً بر بعضی از کارها مانند ظلم و پامال کردن حقوق دیگران چنین حکمی مترتب است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





آخرین مطالب
پیوند ها


 
 
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است